دعا از جمله مفاهیم اسلامی است که عقیده مسلمانان درباره آن بسیار متفاوت است. عده ای دعا را در متن زندگی خویش قرار می دهند و اعمالشان را در هم تنیده با دعا انجام می دهند و گروهی می پندارند که دعا می تواند جای عمل را در زندگی انسان بگیرد و آنها می توانند عمل را در پرتو دعا کنار گذاشته و در سایه دعا به همه چیز دست یابند (برازش، 1368). از دیدگاه ائمه کسی که به گناهش ادامه می دهد و از خداوند طلب آمرزش می نماید مانند کسی است که پروردگارش را مسخره کرده است (رضایی، 1377). پس در سیره ائمه اطهار علیهم السلام کنارگذاشتن عمل و دعا کردن در قبال آن، مردود است و در زندگی آنها به زیبایی مشاهده می گردد که ایشان در عین مأنوس بودن با دعا و نیایش، به جهاد و کوشش، تفکر و اندیشه و کسب علم می پرداختند و شجاعت و حمیت و مسئولیت پذیری در زندگی آنان موج می زند. شناخت ما از استعدادهایمان باعث برداشت درست و دقیق از دعا شده، ما را در سعی و تلاش با انرژی مضاعف یاری می رساند» (خوشناموند، 1388).

تربیت از دیدگاه مطهری عبارت است از پرورش دادن استعدادهای درونی بالقوّه موجود در یک شیء و به فعلیت درآوردن آن (مطهری،1388الف)؛ و تربیت اسلامی از دیدگاه باقری، شناخت خدا به عنوان ربّ یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان ربّ خویش و تن دادن به ربوبیت وی و تن زدن از ربوبیت غیر اوست (1387)؛ و به مفهوم واضح تر تربیت اسلامی عبارت است از عبد شدن و رسیدن به مقام عبودیت. حال که تربیت در اسلام رسیدن به مقام عبودیت معرفی می شود و با توجه به حدیث الدّعاء مخّ العباده»، پس عبودیت که از راه عبادت حاصل خواهد شد جز با دعا، بدست نخواهد آمد و تربیت جز از راه دعا به انجام نخواهد رسید.

حال اینگونه به مسئله نگاه می­کنیم که آیا پرورش ابعاد مختلف وجودی انسان یعنی بعد دینی، جسمانی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی انسان در پرتو دعا می تواند انجام بگیرد؟ و اهداف مترتّب بر دعا می تواند پرورش این ابعاد را پوشش بدهد؟ (علوی، 1388).

دعا بدلیل ایجاد ارتباط با پروردگار، چه به صورت دعای فطری و چه به صورت دعای زبانی (از زبان خود داعی و یا از زبان انسان های کامل) می تواند در پرورش بعد دینی و معنوی انسان نقش داشته باشد. وصول روح انسان به سرچشمه معنویت و رحمت، تشنگی­های او را سیراب نموده و از امواج رحمت فیض، او را مملوّ خواهدکرد. در دین اسلام و مذهب شیعه توجه خاص به فرهنگ دعا شده است و ادعیه متعدّدی که از امامان شیعه بر جا مانده و تأکید فراوان بر دعا و نقش آن در زندگی انسان به این امر اذعان دارد که از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام دعا از روش های مهم تربیت بعد دینی در انسان است. البته دیدگاه انسان نسبت به دعا در این مقوله بسیار اهمیت دارد. در دیدگاه ائمه علیهم السلام، کلیه افعال انسان می تواند رنگ و بوی دعا به خود بگیرد و حتی حرکات و سکنات روزمره او می تواند نیایش به درگاه باریتعالی به حساب آید. شرایط و لوازمی که باعث می گردد این مهم تحقّق یابد، شرایط و لوازم خاصّی است که ما را به شرایط تربیت و تدریس رهنمون می­گردد. فردی که عبادات خود و نیایش به درگاه باریتعالی را با کاهلی اشتباه نمی گیرد و سعی و تلاش مضاعف را در راه خدمت به جهان هستی و خلق، خود و خانواده اش مصداقی از نیایش فرض می نماید، با تلاش و تهجّد خویش جسم خود را هم قوّت خواهد بخشید و لبیک پروردگار را در ازای قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی» (دعای کمیل، ص107) خواهد شنید.

ایجاد رابطه عاطفی و محبّت آمیز بین خالق و مخلوق، شکوفه های عاطفه و مهر را در نهاد انسان به عطرافشانی وا می دارد. پروفسور والتر رکوفمان استاد دانشگاه بریستول انگلیس به نقل از پناهی می­نویسد: هنگام ستایش و نیایش چنان صمیمیت و اخلاقی در ما ایجاد می شود که در هیچ یک از حالات عادی میسّر نیست. سکوت تنهایی را می شکند و فضای گسترده ای را پیش روی نیایش کننده باز می­ کند. احساسات و عواطفی که در گفت و گوهای معمولی با مردم دچار شرمساری ها و رودربایستی ها می شود، در اینجا به شکل سپاسگزاری های صمیمانه، و خواهش های دوستانه در می آید.آن چه در عقده دل به شکل غنچه های ناشکفته و پژمرده بوده، اکنون هم چون گل خندانی باز و شکفته می شود؛ روح آدمی پر و بال گرفته به آسمان ها پرواز کرده و اوج می گیرد» (1384، ص 156).

در حیطه پرورش بعد عقلانی سیریل برت، روان شناس انگلیسی می گوید: ما بوسیله نماز (نیایش) می توانیم وارد آنچنان محیط گسترده­ای از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول به آن را نداریم.

روژه گارودی، دانشمند و فیلسوف مشهور فرانسوی، با بیان هماهنگی عبادت مسلمانان، که به سوی کعبه با صفهای فشرده و با همدلی مجذوب سرچشمه­ی علم و قدرت هستی می­شوند به طور غیر مستقیم  نقش نیایش را در پرورش بعد اجتماعی مورد تأیید قرار می­دهد (پناهی،1384).

امام خمینی رحمه الله علیه (1387) درباره تربیت اجتماعی دعا می فرمایند: . ما اگر هم قطع نظر از این بکنیم که برای رسیدن انسان به کمال مطلق این ادعیه کمک می کند، برای اداره یک کشوری هم اینها کمک می کنند. . وقتی جامعه (جمع) افراد است، افراد اگر فرض کنید نصفشان اشخاصی باشند که به واسطه اشتغال به همین دعا و ذکر و امثال ذلک از معاصی (دوری می کنند)، کاسب است کسبش را می کند، معصیت هم نمی کند، ی هم نمی کند. . تربیت جامعه به همین چیزهاست، به همین ادعیه است، به همین اموری است که از پیغمبر و از خدا وارد شده است» (ص104).

برای تربیت روانی انسان و دور شدن از امراض روانی و عصبی و رسیدن به آرامش، دعا، راه حل چاره ساز و نهایی است. نهرو» مردی که از سنین جوانی لامذهب شده بود به نقل از مطهری در اواخر عمر می گوید: من در روح و جانم خلأی احساس می کنم که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند مگر یک معنویت. علت این اضطرابی که در جهان پیدا شده، تضعیف نیروهای معنوی است. امروز که در دنیا بیماری های روانی زیاد شده، در اثر این است که برخی مردم از عبادت و پرستش رو برگردانده اند. ما این حساب را نکرده بودیم؛ ولی بدانید که هست» (پناهی، 1384و مطهری، 1388ب).

گاندی، هیل، ویلیام جیمز، مارسلی بوازار، کارل یونگ، هنری لینک و صدها دانشمند و فیلسوف شرق و غرب از ابعاد مختلف، دعا و نیایش را مورد تأیید و تصریح قرار داده اند و برای آن ارج و منزلتی غیرقابل وصف بر می شمارند. دانشمندان و صاحبنظران اسلامی نیز به این مهم پرداخته اند و بیشتر نقش تربیت معنوی و عاطفی دعا را مورد بررسی قرار داده اند (بختیاری، 1383، جعفری، 1347، شهیدی، 1387و .). به نظر می رسد شرایط بررسی تربیتی دعا و اثرات آن و استخراج آموزه های تربیتی از ادعیه مأثوره از ائمه اطهار علیهم السلام مهیا می باشد و می توان با تکیه بر تأییدات و تأکیدات اندیشمندان جهان و صاحبنظران اسلامی با قدرت این راه را ادامه داد.

بیان مسأله:

در دنیای معاصر به دلیل فاصله گرفتن بشر از بنیان فطرت خویش و روی آوردن به آنچه با عنصر وجودی و معنوی او فاصله دارد، دچار اضطراب و نگرانی شده است و آرامش درونی خویش را از دست داده است. انواع گرفتاری هایی که امروزه بشر دست به گریبان است همگی ناشی از غفلت انسان از تربیت و سازندگی روحی و اخلاقی است» (سلیمانی میمند، 1385). دعا، معجونی از تعلیم و تربیت است که هم روح انسان را تربیت می کند و از طریق رابطه با معبود، صفای باطن و فیوضات معنوی را برای بشر به ارمغان می­آورد و هم اینکه حاجات انسان را برآورده ساخته و بلاها و رنجها را از انسان دفع می نماید. از طرفی تضرّع و خشوع هنگام دعا، غرور و منیت انسان را می شکند و آرامش دل و روحیه قوی برای او به ارمغان می آورد. همچنین است توجه به معانی و معارف ادعیه، که با افزایش شناخت و معرفت انسان، او را در پیمودن صحیح مسیر زندگی یاری نموده و وی را ثابت قدم می نماید (محمدی اشتهاردی، 1380). دعاهای شیعی علاوه بر مفهوم نیایش و طرح نیازهای بندگان دارای جنبه های عاطفی، آموزشی و حتی فرهنگی و ی اجتماعی دیگری نیز هست» (عسگری، 1387، ص7). انسان امروز، که از اصل خویش دور گشته و روز به روز بر حیرانی و اضطراب او افزوده می گردد جز با پناه آوردن به دامان معنویت و دعا نمی تواند آرامش خویش را باز یابد. الکسیس کارل به نقل از پناهی (1384) می­گوید: اگر صمیمانه به دعا و نماز بپردازید خواهید دید که زندگی شما به صورت عمیق و مشهودی تغییر خواهد کرد. باید بگوییم دعا فعالیتی است که برای تکامل صحیح شخصیت و تمامیت عالی ترین ملکات انسانی ضرورت دارد. تنها در دعا و نماز اجتماع کامل و هماهنگ بدن و فکر و روح حاصل می شود و به آدمی که هم چون نی شکننده­ای است، نیرومندی و استقامت بیرون از حدّ تصوّر می بخشد. دعا و نماز عملی است که آدمی را در حضور خدا قرار می دهد» (ص 161).

هنری لینک[4] در کتاب بازگشت به ایمان» اظهار می دارد: در نتیجه تجربه طولانی خود در اجرای آزمونهای روانی، به این مطلب پی برده ام که مؤمنان، دارای شخصیتی قوی و بهتر از افراد بی ایمان هستند. توین بی[5] معتقد است بحرانی که بیش­تر اروپائیان و امریکائیان در قرن حاضر دچار آن شده ­اند، اساساً به فقر معنوی آنان باز می گردد. او عقیده دارد تنها راه درمان این فروپاشی اخلاقی که دنیای غرب گرفتار آن است، بازگشت به دین و معنویت می باشد» (پناهی، 1384، 

دانلود پایان نامه

ص 160).

بِک» یکی از روانشناسان معروف می­گوید: تصوّر خطرهای قریب­الوقوع که در زیربنای اعتقادات مبتلایان به اضطراب قرار دارد، باعث این بیماری شده است، به همین سبب اگر این افراد بخواهند خود را از احساسات اضطرابی فراگیر رها سازند، باید این اعتقادات و باورها را تغییر دهند؛ از این رو بک» با بهره گرفتن از همین روش، یعنی تغییر باورهای بیماران به درمان آنها می­پرداخت و بیمار وقتی به نادرست بودن افکار و باورهای خود پی می برد، کمتر دچار اضطراب فراگیر می شد» (همان، ص 36). در بینش اسلامی، هر چه شناخت انسان از پدیده­های مرتبط با خود کاملتر و دقیقتر باشد، کمتر دچار سردرگمی و اضطراب می گردد و به وجود آمدن باورهای دقیق و صحیح از خدا»، انسان»، دنیا» و مرگ» می تواند انسان را به آرامش درونی و دور شدن از سردرگمی و اضطراب در زندگی برساند (پناهی، 1384). ایجاد دگرگونی در تلقّی افراد از جمله لوازم قطعی تغییر رفتارها و اعمال آن هاست. زیرا نوع تلقّی و به عبارت دیگر نحوه ارزیابی امور، یکی از مبانی مؤثر در نوع رفتار و اعمال است. بینش نوعی آگاهی عمیق و گسترده است و از این رو آدمی را با واقعیت مورد نظر کاملاً در می پیوندد، امّا اصل آگاهی ممکن است سطحی و کم دامنه و لذا گمراه­کننده باشد. بر این اساس، خداوند گاه منحرفان را موصوف به آگاهی» (علم) می­داند، اما همواره بینش» (بصیرت) را از آنها منتفی دانسته است. در قرآن هم، روش اعطای بینش» مورد تصریح قرار گرفته است: قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا، به راستی بینش هایی از نزد پروردگار شما برایتان آمده است. پس هر که در پرتو آن بینا شود، به سود خود چنین کرده است و هر که کوری ورزد، به زیان خود عمل کرده است. (انعام: 104)» (باقری، 1387، ص 104).

رفیعی مترجم کتاب سیر آرای تربیتی در تمدن اسلامی» در رابطه با اعتقاد شیعه در مورد علم امامان می گوید: شیعه امامت علی علیه السلام و یازده فرزند او را منصبی الهی می داند که رسول خدا به آن تصریح فرموده است. یکی از ویژگی های امامان معصوم علیهم السلام احاطه آنان بر علوم الهی است، . امامان علیهم السلام در احاطه بر علوم . از هر رطب و یابسی در قرآن آگاه بوده اند. امامان علیهم السلام علوم الهی را آن مایه که لازم بوده است به شیعیان می آموختند و به آموزش علوم اهلبیت علیهم السلام به شیعیان بسیار اهتمام داشتند . » (1387، ص45). بنابراین ائمه اطهار علیهم السلام که شاگردان بر حق مکتب معرفتی قرآن کریم می باشند و از چشمه زلال معارف الهی قرآن نوشیده اند، در قالب بیان ادعیه، انسان ها را به بینش هایی می رسانند که منجر به بینایی» (بصیرت) آنها خواهند شد و سود» (رسیدن به کمال) آنان را در پی خواهد داشت. باقری (1387) بینش هایی را که در قرآن برای برداشت صحیح انسان ها از امور مطرح شده است را در پنج مورد بیان می نماید:

الف- بینش در مورد جهان هستی

ب- بینش در مورد دنیا

ج- بینش در مورد حقیقت انسان

د- بینش در مورد تاریخ انسان

هـ – بینش در مورد مرگ و پس از مرگ

مبنا، مجموعه ­ای از قانونمندیهای شناخته شده در علوم نظری می­باشد که تعلیم و تربیت بر آنها بنا نهاده می­شود و به آنها تکیه دارد. مبانی تربیت می ­تواند ویژگیهای خدا، انسان، دنیا و مرگ باشد که در علوم انسانی مورد بحث قرار می­گیرند. این ویژگیها صفاتی حقیقی­اند که به شکل قضایای حاوی است» قابل بیان­اند: مثلاً خدا، مهربان است» و یا انسان، حریص است». سپس دستور­العملهای دیگر شامل اصول و روشها از مبانی استنتاج خواهند شد» (باقری،1387). با توجّه به اینکه معارف موجود در ادعیه وصل به منبع وحی است، و معارفی حقیقی­اند، می­توان با کنکاش در متن ادعیه، بینش­های مربوط به مبانی مذکور را از آن استخراج نمود و آموزه­های تربیتی مربوط به هر کدام را بررسی کرد. لازم به ذکر است که بیانات ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین اغلب با هم ارتباط داشته و از ریشه قرآنی مایه گرفته است» (زمردیان، 1365، ص 19) و ذکر هر سند از معصوم، به منزله ذکر سند از تمامی آنهاست. اسناد کافی در خصوص تبیین نظام تربیتی آنان (ائمه اطهار علیهم السلام)، از یک یا چند معصوم در اختیار نیست، ولی اگر به اسناد تربیتی مربوط به همه ائمه معصومین (ع) مراجعه شود، می توان این نظام را تعریف کرد و توضیح داد» (رستمی نسب، 1388، ص 18). به همین دلیل برای تبیین مبانی تربیتی این پژوهش یعنی خصوصیات خدا، انسان، دنیا و مرگ از ادعیه متعدّد که از امامان معصوم در کتاب مفاتیح نقل گردیده است استفاده می شود تا با کنار هم قرار دادن معارف مربوط به هر مبنا، بتوان آن را تشریح نمود و سپس آموزه­های تربیتی آن را استخراج کرد. بر این اساس است که تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال کلی و اساسی است که ویژگیهای خدا»، انسان»، دنیا» و مرگ» و آموزه­های تربیتی مرتبط با آنها در مفاتیح چیستند؟ البته به دلیل کثرت ویژگیهای هر مبنا در کتاب مفاتیح و کمبود وقت و امکانات محقق، فقط به تعداد بسیار کمی از صفات، که محقق احساس نموده است بهتر از بقیه صفات به آموزه­های تربیتی مرتبط می­گردند، پرداخته شده و از مابقی ویژگیها – که فرصت و امکانات گسترده­تری را می­طلبند –  چشم پوشی شده است.

هدف های تحقیق:

بیان هدف یا هدف­ها یکی از قسمتهای مهم پژوهش است. زیرا در این قسمت از تحقیق مشخص می­شود که محقّق چه چیزی را مد نظر قرار داده است و اصولاً در جستجوی چه چیزی است. بدون بیان هدف ها امکان ارزشیابی از کار محقق وجود ندارد. نتیجه­گیری هر پژوهش به یافته­ های آن بستگی دارد و این امر بدون بیان هدف­ها امکانپذیر نیست» (دلاور، 1373، به نقل از موسی پور و علوی، 1388).

هدف کلّی: شناسایی مبانی تربیت (ویژگیهای خدا، انسان، دنیا و مرگ) در مفاتیح و تبیین آموزه های تربیتی مرتبط با آن مبانی.

هدف های جزئی:

شناسایی ویژگی های خدا و آموزه های تربیتی آن در مفاتیح الجنان


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها